Thursday, 2024-11-28, 6:43 PM

خوش آمديد

Main | Registration | Login
Welcome مهمان
RSS
آرشیو موضوعی
تاریخ ایران و جهان [0]
داستان و رمان [6]
عرفان [0]
اخلاق و فلسفه [2]
خاطرات و شخصيتها [0]
ديني و مذهبي [4]
علوم اجتماعي [0]
ادبيات فارسي [0]
داستان كوتاه [21]
سياسي [0]
شعر [1]
متفرقه [0]
نظرسنجی
نظرتون درباره اينجا؟
Total of answers: 35
آمار
Login form
موزیک آنلاین
جستجو
دوستان
  • Create your own site
  • كتابخانه


    Main » Articles » داستان و رمان

    Entries in category: 6
    Shown entries: 1-6

    Sort by: Date · Name · Rating · Comments · Views
    نویسنده:جورج اورول
    حجم:982 کیلوبایت

    آقاي جونز مالك مزرعه مانر به اندازه اي مست بود كه شب وقتي در مرغداني را قفل كرد از ياد برد كه منفذ بالاي آنرا هم ببندد.تلو تلو خوران با حلقه نور فانوسش كه رقص كنان تاب ميخورد سراسر حياط را پيمود، كفشش را پشت در از پا بيرون انداخت و آخرين گيلاس آبجو را از بشكه آبدار خانه پر كرد و افتان و خيزان به سمت اتاق خواب كه خانم جونز در آنجا در حال خرو پف بود رفت.به محض خاموش شدن چراغ اتاق خواب ،جنب و جوشي در مزرعه افتاد. در روز دهان به دهان گشته بود كه ميجر پير ، -خوك نر برنده جايزه نمايشگاه حيوانات- شب گذشته خواب عجيبي ديده است و مي خواهد آنرا براي ساير حيوانات نقل كند مقرر شده بود به محض اينكه آقاي جونز در ميان نباشد همگي در انبار بزرگ تجمع كنند.ميجر پير (هميشه اورا به اين نام صدا ميكردندگرچه به اسم زيباي ويلينگدن در نمايشگاه شركت كرده بود) آنقدر در مزرعه مورد احترام بود كه همه حاضر بودند ساعتي از خواب خود را وقف شنيدن حرف هاي او كنند
    ...
    داستان و رمان | Views: 901 | Author: Ehsan | Added by: 20 | Date: 2009-01-29 | Comments (0)

    کتاب بیگانه
    نویسنده:آلبرکامو
    ترجمه:جلال آل احمد
    داستان و رمان | Views: 697 | Author: Ehsan | Added by: 20 | Date: 2009-01-29 | Comments (0)

    “کوری” اثر جاوید و بیاد ماندنی ” ژوزه ساراماگو” داستانی هست انتزاعی از مرض کوری سفید که بی هیچ دلیل و ریشه ای ظاهری قدم در شهر می زاره. همه افراد یک به یک دچار این کوری می شند و خیلی زود کل کشوری ناشناخته دچار این مرض می شه
    حجم:1.8مگابایت

    داستان و رمان | Views: 674 | Author: Ehsan | Added by: 20 | Date: 2009-01-25 | Comments (0)

    کتاب آقا معلم
    نویسنده قدسی قاضی نور
    184 کیلوبایت
    داستان و رمان | Views: 679 | Author: Ehsan | Added by: 20 | Date: 2009-01-25 | Comments (0)

    برگه‌هایی از دفتر خاطرات یک شهید شیمیایی
    قالب: pdf | حجم: 200 کیلوبایت | شامل 35 صفحه
    داستان و رمان | Views: 585 | Author: Ehsan | Added by: 20 | Date: 2009-01-22 | Comments (0)



    نويسنده: مصطفي مستور

    روی ماه خداوند را ببوس

    چاپ اول؛ اسفندماه 1379

    چاپ دوم؛ مردادماه 1381

    چاپ سوم؛ مردادماه 1382

    چاپ چهارم؛ دی ماه 1382

    چاپ پنجم؛ اسفند ماه 1382

    چاپ ششم؛ خردادماه 1383

    چاپ هفتم؛ مردادماه 1383

    چاپ هشتم؛ آبان ماه 1383

    چاپ نهم؛ دی ماه 1383

    چاپ دهم؛ مردادماه 1384

    چاپ یازدهم؛ آبان ماه 1384

    چاپ دوازدهم؛ بهمن ماه 1384

    چاپ سیزدهم؛ مردادماه 1385

    چاپ چهاردهم؛ مهرماه 1385

    چاپ پانزدهم؛ آذررماه 1385

    چاپ شانزدهم؛ بهمن ماه 1385

    چاپ هفدهم؛ اسفندماه 1385

     چاپ هجدهم؛ اردی بهشت ماه 1386


    درباره كتاب:خداوند كجاست؟»؛ «اگر خدايي هست، پس چرا فقر و خشونت و جنگ در جهان است؟». اين‌ها سوالاتي است كه قرن‌ها در ميان فلاسفه و روحانيون اديان مختلف مطرح شده است، اگرچه فلسفه همواره با تكيه به روش استدلالي و شك -‌انديشانه سعي در اثبات خدا دارد، اما دامنه اين اثبات‌گرايي در ادبيات هم وجود دارد؛ يعني ادبيات هم به سعي و فهم خود؛ مي‌خواهد به مكاشفه خداوند برود.
    خبرگزاري كتاب ايران‌(ايبنا) ـ رضا قنبري: داستان بلند «روي ماه خداوند را ببوس» با محور قراردادن شخصيتي كه سابقا مذهبي بوده و حالا به خداوند شك كرده است؛ موضوعاتي چون تقدير و مشيت الهي، مرگ و عشق را دنبال مي كند.

    «يونس» از سويي با معنا و مفهوم مرگ دست به گريبان است و سعي دارد براي خودكشي «دكتر پارسا» دلايل جامعه شناختي پيدا كند! از سويي ديگر همين معماي مرگ «پارسا» و نوشتن تز دكترايش درباره دلايل خودكشي او، شرط ازدواج او با «سايه» است؛ اما اين دو مفهوم (عشق و مرگ) زماني براي «يونس» تبديل به وادي حيرت و تلخكامي مي‌شوند كه او در شكي عميق به سر مي‌برد: «آيا خداوندي هست؟».

    اين سوال و درگيري ذهني شخصيت داستان با آن؛ نه تنها پاسخ يا آرامشي براي او نمي‌آورد، بلكه سبب اندوه و تنهايي او مي‌شود؛ اندوه بي‌تكيه‌گاهي و تنهايي ناگزيري كه ناشي از شك بزرگ اوست.

    نقطه مقابل «يونس»، دوستش «عليرضا» است كه حتي وزن فرشته‌ها را بر شانه‌هايش حس مي‌كند و حضور خدا را حس و لمس مي‌كند. «مصطفي مستور» با روبه‌روي هم قرار دادن اين دو شخصيت؛ سعي در ايجاد فضايي سوال‌برانگيز و دو قطبي داشته است، اما موضوع جالب توجه اين داستان بلند و نگاه «متعهدانه-‌‌روشنفكرانه»ي حاكم بر آن، سواي هم مطرح مي‌شود؛ آيا نويسنده براي رساندن داستان به منظري فلسفي-‌‌اخلاقي-‌‌عرفاني، به شعارگرايي متمايل نشده است؟ آنچه كه لابه‌لاي اين داستان بلند ديده مي‌شود؛ نوعي شعارگرايي و سطحي‌نگري در ارايه تفكر و نوشتار روشنفكرانه است.

    نويسنده در بيان دلايل و سبب‌هاي «شك-‌‌انديشي» شخصيت داستان كوتاهي مي‌كند و به ما نشان نمي‌دهد كه او چرا و چگونه به شك رسيده است؟، يا اين كه شخصيت مقابل او «عليرضا»، چرا به آن عرفان ناب و بزرگ دست پيدا كرده؟ «مستور» گاه حرف‌هاي شخصيت‌ها را بسيار شتابزده مي‌نويسد و ريشه رفتارهاي آن‌ها، در حرف‌هايشان كشف و استنباط نمي‌شود...

    با اين حال،
    21 بار چاپ شدن اين داستان بلند در مدت 7 سال، نشانگر ارتباط خوب مخاطبان با اين كتاب است. گره خوردن سه مفهوم «مرگ»، «عشق» و «ايمان» درگيري ذهني-‌‌عاطفي آدم‌هاي داستان با اين سه مفهوم؛ فضاي داستاني خاصي را توليد كرده كه احتمالا در جذب مخاطب براي اين كتاب تاثير داشته.

    «روي ماه خداوند را ببوس» به نوعي در حد فاصل داستان‌هاي عامه‌پسند و داستان‌هاي روشنفكرانه خاص‌پسند قرار دارد؛ زبان و شيوه پرداخت داستان نه به دشوار‌نويسي و خاص پسندي كشانده مي‌شود و نه به سطحي‌نگري و بي‌مايگي ادبي متمايل است. شايد به جرات بتوان گفت استقبال بسيار خوبي كه از اين كتاب شد؛ مديون حفظ همين موازنه و حركت در حد ميانه است
    داستان و رمان | Views: 889 | Author: Ehsan | Added by: 20 | Date: 2008-12-15 | Comments (0)

    Copyright MyCorp © 2024