Thursday, 2024-11-28, 6:38 PM

خوش آمديد

Main | Registration | Login
Welcome مهمان
RSS
آرشیو موضوعی
تاریخ ایران و جهان [0]
داستان و رمان [6]
عرفان [0]
اخلاق و فلسفه [2]
خاطرات و شخصيتها [0]
ديني و مذهبي [4]
علوم اجتماعي [0]
ادبيات فارسي [0]
داستان كوتاه [21]
سياسي [0]
شعر [1]
متفرقه [0]
نظرسنجی
نظرتون درباره اينجا؟
Total of answers: 35
آمار
Login form
موزیک آنلاین
جستجو
دوستان
  • Create your own site
  • كتابخانه


    Main » Articles » داستان و رمان

    فلعه حیوانات
    نویسنده:جورج اورول
    حجم:982 کیلوبایت

    آقاي جونز مالك مزرعه مانر به اندازه اي مست بود كه شب وقتي در مرغداني را قفل كرد از ياد برد كه منفذ بالاي آنرا هم ببندد.تلو تلو خوران با حلقه نور فانوسش كه رقص كنان تاب ميخورد سراسر حياط را پيمود، كفشش را پشت در از پا بيرون انداخت و آخرين گيلاس آبجو را از بشكه آبدار خانه پر كرد و افتان و خيزان به سمت اتاق خواب كه خانم جونز در آنجا در حال خرو پف بود رفت.به محض خاموش شدن چراغ اتاق خواب ،جنب و جوشي در مزرعه افتاد. در روز دهان به دهان گشته بود كه ميجر پير ، -خوك نر برنده جايزه نمايشگاه حيوانات- شب گذشته خواب عجيبي ديده است و مي خواهد آنرا براي ساير حيوانات نقل كند مقرر شده بود به محض اينكه آقاي جونز در ميان نباشد همگي در انبار بزرگ تجمع كنند.ميجر پير (هميشه اورا به اين نام صدا ميكردندگرچه به اسم زيباي ويلينگدن در نمايشگاه شركت كرده بود) آنقدر در مزرعه مورد احترام بود كه همه حاضر بودند ساعتي از خواب خود را وقف شنيدن حرف هاي او كنند
    ...
    Category: داستان و رمان | Added by: 20 (2009-01-29) | Author: Ehsan
    Views: 901 | Rating: 0.0/0
    Total comments: 0
    Name *:
    Email *:
    Code *:
    Copyright MyCorp © 2024