Thursday, 2024-11-28, 3:36 PM

خوش آمديد

Main | Registration | Login
Welcome مهمان
RSS
آرشیو موضوعی
سياسي [84]
اجتماعي [11]
اقتصادي [12]
فرهنگي [14]
دانشگاه [5]
ورزشي [25]
IT [7]
مذهبي [5]
متفرقه [3]
طنز [4]
نظرسنجی
نظرتون درباره اينجا؟
Total of answers: 35
آمار
آرشیو مطالب
Login form
موزیک آنلاین
جستجو
تقویم
«  September 2009  »
SuMoTuWeThFrSa
  12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
27282930
دوستان
  • Create your own site
  • Main » 2009 » September » 23 » ‏پاسخ آیت الله العظمى منتظرى به نامه مهندس میرحسین موسوى ‏‏پاسخ آیت الله العظمى منتظرى به نامه مهندس میرحسین موسوى ‏
    11:38 AM
    ‏پاسخ آیت الله العظمى منتظرى به نامه مهندس میرحسین موسوى ‏‏پاسخ آیت الله العظمى منتظرى به نامه مهندس میرحسین موسوى ‏

    پاسخ آیت الله العظمی منتظری :

    ‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏

    ‏جناب آقاى مهندس میرحسین موسوى دامت توفیقاته
    ‏ ‏پس از سلام و تحیت ; نامه مورخ ‏۱۳۸۸/۶/۲۱‏ جنابعالى همراه با ضمیمه ‏ ‏آن واصل و ملاحظه گردید. شخصیت جنابعالى و تعهدتان نسبت به‏ ‏ارزشهاى دینى و اخلاقى و اهداف انقلاب و خدمات ارزنده دولت شما در‏ ‏دوران جنگ تحمیلى و حمایت هاى مکرر مرحوم امام خمینى (ره ) از شما براى‏ ‏همگان روشن است . در جریان انتخابات ریاست جمهورى اخیر و وقایع و‏ ‏فجایع بعد از آن که شما مورد توجه اقشار وسیعى از مردم و نخبگان قرار‏ ‏گرفتید، در حقیقت از آزمایش و ابتلاء بزرگى در پیشگاه خداوند متعال و‏ ‏در مقابل مردم آگاه ، سربلند بیرون آمدید; و تاکنون در حد امکان و توان‏ ‏خویش از حقوق تضییع شده مردمى که با شرکت در انتخابات ریاست‏ ‏جمهورى افتخار بزرگى را براى کشور آفریدند دفاع نمودید، که جاى بسى‏ ‏تقدیر و تشکر دارد.

    ‏ ‏امور پیشنهادى ضمیمه نامه جنابعالى که در حقیقت تقویت و فعال نمودن‏ ‏شبکه هاى اجتماعى و نهادهاى مردمى است ، امورى معقول و سنجیده و‏ ‏مطابق مقتضاى حال و شرایط کشور، و نیز مطابق دستور قرآن است که‏ ‏مىفرماید: (یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا…)، (سوره ‏ ‏آل عمران ، آیه ۲۰۰); اگر با انصاف و به دور از تنگ نظرى مورد بررسى قرار‏ ‏گیرد و آنها را عملى سازند و جو پلیسى و بگیر و ببند کنونى خاتمه یابد،‏ ‏مىتواند راه مفید و موثرى براى برون رفت از بحران کنونى – که در اثر‏ ‏قدرت طلبى و خودخواهى و غرور و ندانم کارى ها دامنگیر جمهورى‏ ‏اسلامى شده است – باشد و سنگ بناى تحولى مثبت در جهت اصلاح نظام‏ ‏و حفظ آن از خطر فروپاشى و انشقاق و پراکندگى صفوف ملت‏ ‏گردد.

    ‏ ‏البته توجه دارید راه اصلاحى مذکور که شما در جهت دفاع از حقوق مردم و‏ ‏نجات جمهورى اسلامى از این بحران بزرگ انتخاب کرده اید بس دشوار‏ ‏بوده و در معرض فشارها و تهدیدهاى بسیارى از ناحیه کسانى است که‏ ‏این بحران را ایجاد کرده اند. مطمئن باشید که با اتحاد و صبر و استقامت ،‏ ‏خداوند بنا بر وعده خود، راههاى هدایت براى پیروزى را به مردم عزیز‏ ‏عنایت مىفرماید. (والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع‏ ‏المحسنین )، (سوره عنکبوت ، آیه ۶۹); و از طرفى استقامت در این راه الهى ،‏ ‏انسان را محل نزول فرشتگان همراه با بشارت آنان به ایمنى و نداشتن ترس و‏ ‏اندوه مىسازد. (ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم‏ ‏الملائکة ان لاتخافوا و لاتحزنوا…)، (سوره فصلت ، آیه ۳۰).

    ‏ ‏متأسفانه بعد از انتخابات ، عده اى از نخبگان و فعالان سیاسى و مطبوعاتى‏ ‏بازداشت شدند و برخلاف شرع و قانون براى اعتراف گیرى هاى‏ ‏غیر حقیقى و دروغین مورد فشار قرار گرفته و اعترافات بعضى آنان از‏ ‏رسانه هاى عمومى پخش گردید، و این مسلم و بدیهى است که اقرار‏ ‏شخص بر علیه شخص دیگرى در چنین شرایطى معتبر و مسموع نیست ;‏ ‏بلکه آنچه بیشتر مورد تأکید روایات مستفیضه مىباشد این است که حتى‏ ‏اقرار شخص بر علیه خودش در زیر هر گونه فشار و شکنجه اعم از تهدید،‏ ‏تجرید، حبس ، ترس و مانند آن اعتبارى نداشته و مسموع نمى باشد. (وسایل الشیعة ، جلد ۱۸، صفحه ۴۹۷ و ۴۹۸; و دراسات فى ولایة الفقیه ، جلد دوم ، صفحه ‏ ‏۳۷۸).

    ‏ ‏و اجتهاد در مقابل نص این روایات ، صحیح نیست ; و نظردادن در مقابل‏ ‏آنها بدعتى واضح است ، و اصل “اقرار العقلاء على انفسهم جایز” فقط در‏ ‏شرایط عادى و بدون اعمال زور و فشار نافذ است .

    ‏ ‏علاوه بر این ، در اصل سى و هشتم قانون اساسى آمده است : “هر گونه‏ ‏شکنجه براى گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است . اجبار شخص به‏ ‏شهادت ، اقرار و یا سوگند مجاز نیست ; و چنین شهادت و اقرار و سوگندى‏ ‏فاقد ارزش و اعتبار است . متخلف از این اصل طبق قانون مجازات‏ ‏مىشود.” طبق عموم و اطلاق این اصل ، هر گونه شکنجه اى براى‏ ‏اعتراف گیرى و کسب اطلاعات مجازات دارد، و اقرارها و اعترافات گرفته‏ ‏شده از این طریق نیز ارزش و اعتبارى ندارد.

    ‏ ‏روشن است که حبس در سلول انفرادى بویژه در دراز مدت که متهم را‏ ‏زیر فشار وادار به اعتراف مىکند از مصادیق بارز شکنجه است ; و با‏ ‏اعمال فشار و شکنجه ، مخصوصا به شکل وحشتناکى که در دوره اخیر انجام‏ ‏شده و شرایط غیرعادى که در پى آن وجود دارد، اعترافات متهم حتى بر‏ ‏علیه خودش نیز معتبر و مسموع نیست ; حتى اگر متهم بارها در آن شرایط و‏ ‏از طریق مصاحبه و میزگرد اعتراف و اعلام کند که خطا کرده و مرتکب‏ ‏اشتباه و جرم شده است ، اعترافات مکرر با وجود آن شرایط در بى اعتبار‏ ‏بودن ، حکم همان اعتراف اولیه را دارد.

    ‏ ‏همچنین در اصل سى و نهم قانون اساسى آمده است : “هتک حرمت و حیثیت‏ ‏کسى که به حکم قانون دستگیر، بازداشت ، زندانى یا تبعید شده به هر‏ ‏صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است .”

    ‏ ‏حال چگونه شده است که افراد سرشناسى که سالها براى این نظام خدمت‏ ‏کرده اند با اعترافات فاقد ارزش و اعتبار، در معرض دید میلیونها نفر‏ ‏مورد هتک حرمت و حیثیت قرار گرفته اند ولى هیچ کس در قبال این مسأله‏ ‏نه تنها مجازات نمى شود بلکه مورد تأیید و تشویق قرار گرفته و اعترافات‏ ‏نیز معتبر شمرده مىشود؟!

    ‏ ‏آنچه در این خصوص مشکل را بیشتر کرده و اعترافات را بى اعتبارتر‏ ‏مىکند این است که در سیستم قضایى کنونى کشور، مدعى و طرف دعوا‏ ‏در مقابل متهمان سیاسى که جریان فکرى مقابل حاکمیت هستند، خود‏ ‏اعتراف گیران و محاکم قضایى وابسته به حاکمیت است ; و نزد هیچ عقل‏ ‏سلیمى در هیچ کجاى جهان ، این گونه اعترافات و نیز حکم و داورى ‏ ‏متعاقب آن ، کمترین ارزش حقوقى و قضایى را ندارد; چون در چنین‏ ‏محکمه اى مدعى و قاضى یکى است و فلسفه وجود هیأت منصفه که در اصل‏ ‏۱۶۸ قانون اساسى آمده است همین است ، که متأسفانه به این اصل هم مانند‏ ‏بسیارى از اصول قانون اساسى بى توجهى شده و به آن عمل نمى شود.

    ‏ ‏اقدامات اخیر حاکمیت و دادگاههاى نمایشى آن علاوه بر این که خلاف شرع‏ ‏و خلاف مصالح کشور و اسلامیت و جمهوریت نظام و از بدعت هاى بارز‏ ‏مىباشد، برخلاف مصلحت دنیوى خود حاکمان که مىخواهند حکومت و‏ ‏ریاست کنند نیز مىباشد. حاکمیت اگر به جاى سرکوب مردم و ایجاد‏ ‏فجایع اخیر، عقل و شعور سیاسى را حکم قرار داده و به تذکرات بعضى از‏ ‏بزرگان و علماء و مراجع گوش فرا داده بود و یک هیأت بیطرف و‏ ‏مرضى الطرفین را براى رسیدگى به شبهات انتخاباتى تعیین نموده بود، هرگز‏ ‏گرفتار بحران عدم مشروعیت کنونى نمى شد. حکومتى که در آن اقشار‏ ‏وسیعى از مردم و نخبگان ، ناراضى و در فشار باشند قابل دوام نیست . اگر‏ ‏حکومت کردن با این شیوه و روش و با ایجاد رعب و خفقان و استبداد و‏ ‏سرکوب و پر کردن زندانها از نخبگان و آزادى خواهان و گروههاى سیاسى‏ ‏مختلف ممکن بود، رژیم شاه توانسته بود حکومت خود را حفظ کند و هنوز‏ ‏پابرجا بود.

    ‏ ‏نظامى که تحت لواى اسلام بوده و افتخار شیعه بودن را دارد با انجام چنین‏ ‏اعمالى نه تنها در سطح جهان ، بلکه در کشور و در میان توده ها و جوانان ‏ ‏خودمان نیز موجب بدبینى نسبت به اسلام و دین گشته ، و عجز اسلام از‏ ‏تحقق عدالت در جامعه را اعلام مىکند; و متأسفانه تصمیم گیرندگان امور‏ ‏بر این حقیقت روشن چشم بسته اند و به مدح مداحان و چاپلوسى‏ ‏تملق گویان – که طبق حدیث پیامبر خدا(ص ) باید خاک بر دهان آنان ریخته‏ ‏شوددل خوش کرده اند.

    ‏ ‏سلامتى و توفیق جنابعالى را در پیمودن این راه خطیر از خداوند بزرگ‏ ‏مسألت دارم .
    ‏ ‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .

    ۳۱ شهریور ماه ۱۳۸۸ – ۲ شوال ۱۴۳۰‏

    ‏قم المقدسة – حسینعلى منتظرى

    Category: سياسي | Views: 1354 | Added by: 20 | Rating: 0.0/0
    Total comments: 0
    Name *:
    Email *:
    Code *:
    Copyright MyCorp © 2024