مجادله کلامی دوستان ده نمکی با منتقدان اخراجی ها
جمهوريت:
مسعود ده نمکی که این روزها با فروش ٥ میلیاردی «اخراجی ها ٢»، چهره اصلی
فرهنگی – اجتماعی این روزهاست و با صحبت های جنجالی اش علیه منتتقدان
فیلمش هر روز تلاش می کند موضوعی مرتبط با اثرش ایجاد کند، این روزها شاهد
همراهی هرچه بیشتر چهره ها و دوستانش در پاسخگویی به منتقدان فیلم است.
یکی از این چهره ها، حمید داودآبادی است که از او به نام مشاور فیلم یاد
می شد. این نویسنده که کتاب هایی با نام های «پاره های پولاد»، «خاطرات
شکنجه»، «دفاع مقدس در اینترنت» و ... دارد، همپای سازنده فیلم علیه
منتقدان موضع گیری می کند و در این راه حتی از دوستش هم تندتر می رود.
داودآبادی در روزهای اخیر با مجادله نوشتاری که با عبدالجبار کاکایی شاعر
و نویسنده شناخته شده بعد از انقلاب پیدا کرده، نامش بیش از گذشته مطرح می
شود. نخستین بار در چند ماه گذشته نام داودآبادی در گزارش که ده نمکی از
دیدارش با مقام معظم رهبری در وبلاگش نوشته بود، آمد. در آن گزارش ده نمکی
از داودآبادی به عنوان دوست و همراهش در دیدار با آقا نام بد. بعد از آن
داودآبادی در چند گقت و گوی رسانه ای همراه ده نمکی درباره فیلم حضور پیدا
کرد اما جنجال اصلی از نامه یک نویسنده نه چندان شناخته شده عرصه دفاع
مقدس شروع شد.
او در پايان نامه خويش نوشته بود :"جنگ زد نعره، ولی پنجره ها را بستید/به غنائم که رسیدیم، به ما پیوستید."
ماجرا از سايت "تابناك "آغاز شد. اين سايت نامه اي را منتشر كرد كه
نویسنده آن، مدعی شده بود كه فيلمنامه اخراجي ها از كتاب او برداشته شده
است. "عباس منظرپور"، نويسنده کتاب «در کوچه و خيابان» در نامه خود آورده
بود: " روزي که براي نخستين بار موفق به ديدن فيلم تماشايي و رکوردشکن آن
عزيزان شدم، موضوعي مرا به تامل فرو برد که ناچار «اخراجي ها» را به
تماشاي دوباره و سه باره نشستم. آنگاه بود که دريافتم، سناريو، محيط سازي
و حتي کلماتي که در زبان بازيگران به کار رفته، همگي رونويسي از کتاب «در
کوچه و خيابان» نوشته اين حقير است. بد «پاتکي» به نتيجه زحمات و مطالعات
٦٠ساله حقير زده شده است، از اين لحاظ که حتي به عمق مطالب کتاب توجه نشده
و اگر شخص کتابخواني از آن بهره برداري مي کرد فيلم غير از اين درمي آمد.»
اما "داوود آبادي" در جوابيه اي كه براي اين سايت نوشت ، با اظهار نظري
تند و با ادبياتي خشن، چنين بيان كرد كه:"از همان روزهای اول که اخراجی
ها ساخته شد، شاید بتوان گفت ایشان چندمین نفری است که مدعی نگارش آن شده
است ولی لازم می دانم برای بستن دهان مدعیان دروغین، ذکر کنم که:- نویسنده
اصلی اخراجی ها، شخص مسعود ده نمکی می باشد که تنها و تنها بر اساس خاطرات
و دیده های شخصی خویش در دوران دفاع مقدس و همرزمی و همسنگری با برخی
شهدای والامقام آن را به رشته تحریر درآورده است.حتما ایشان فردا مدعی
خواهند شد که اصلا کتاب ایشان منتشر نشده، بلکه دست نوشته های شان بوده که
ما از منزل شخصی ایشان در خارج از کشور به سرقت برده ایم تا اخراجی ها را
بسازیم؟!"
اوج داستان اما زمانی بود که عبدالجبار کاکایی شاعر نام آشنای انقلاب
یادداشتی انتقاد آمیز درباره اخراجی ها ٢ در رسانه ها منتشر کرد. . كاكايي
در یادداشت خود خطاب به پسرش آورده بود :" نه پسرم جنگ اين نبود. اين
آدماي عملي و لمپن به کيلومتر ٥٠ جبهه مي رسيدن استحاله مي شدن. ديگه تا
اردوگاه اسارت به همون حال نمي موندن. پسرم کسي که بوي مرگ رو بشنوه خماري
از سرش مي پره. پسرم دنياي ذهني کارگردان به اندازه شخصيت هاي فيلمشه. او
فکر مي کنه اگه روحاني و جاهل به درک هم برسند همه مشکلات کشور حله. نجبا
و عقلا هم يا دکترهاي هالو هفت شنبه هستند يا هواپيمارباهاي منافق. پسرم
ما خسته شديم و داريم به خودمون مي خنديم. اين تلخ ترين خنده يه نسل
سرخورده است. پسرم برگشتن به مردم هزينه هاي زيادي داره و تو سعي نکن
اونقدر از مردم فاصله بگيري که مجبور شي با اين شيرين کاري ها دلشونو به
دست بياري."
در حالی که تصور می رفت با بازتاب گسترده نوشتار کاکایی در رسانه ها، خود
ده نمکی در مقام پاسخگویی برآید اما این داود آبادی بود که با جوابی تند و
بی سابقه، حمله شدیدی به کاکایی کند. داودآبادی در جوابش هيچ گونه ملاحظه
اي براي شاعري كه همواره مورد احترام جریان حاکمیت کشور بوده ، قايل نشده
و او را به عنوان " دبیر همیشه کنگره ها و جشنواره ها و ... شعر و ...
کاکایی" خطاب كرد.
او پا را فراتر گذاشته و ادامه داده است :«تقصیر ندارد این وازده غم
گزیده اگر خود و غم هایش را با ناله های محزون همیشگی بر شبکه های
تلویزیونی و دیدگان ملت تحمیل می کند ولی کسی تره برایش خورد نمی کند!»
او نوشته بود: " آن روزها که جان دادن و سوختن میان بود، اینان همه
افتخارشان سراییدن و سرودن بود و بس!همینان که می نشستند کسی بسوزد تا در
سوگش بسرایند.اینان سوگ سرایانی هستند که فقط با ماتم و غم مانوسند و جز
این را کفر و حرام می دانند ولی در خلوت خویش ...:"
پاسخ داودآبادی البته آن چنان تند و هتاکانه بود که کمتر کسی تصور می کرد
کاکایی مجددا در مقام پاسخگویی برآید اما بر خلاف این پیش بینی، شاعر
شناخته شده که سمتی نیز در شورای نظارت بر موسیقی صدا و سیما دارد در
پاسخی آرام، به شکلی ماهرانه داودآبادی و سازندگان اخراجی ها را نواخت:
«بیش از آنکه از محتوای پاسخ شما ناراحت شوم از نثر شما افسرده شدم نثر
ادبیات انقلاب بالا بلند تر از این نوشته هاست . پس توصیه می کنم چماقها
را از آستینتان بیرون بیآورید تا راحت تر بنویسید.» کاکایی در ادامه پاسخش
با نوشته: «دم این نسل گرم که در سینمای اخراجی ها خندید، کاش به جای نسل
من هم می خندید که جرات نکرد به تفکر بسته ریاکارانه و چماق پوش شما
بخندد. حکایت شما حکایت حاکم مستبدی ست با چهره ای عبوس که جرئت خنده را
در مردم خود کشته است و حالا که سر ذوق آمده، می خندد تا همه بخندند .
مردم می خندند هم به کارگردان هم به آرمانهای کارگردان ، اما آرمانهای
کارگردان آرمانهای من هم بود، من دوست ندارم همه به سرمایه جان من بخندند
چرا که من از مسیر شما برای رسیدن به آرمانهایم نرفتم . تاریخ سیاسی ایران
لابراتوار رفتارهای متعارض شما نیست، پس لطفا با آرمان های من بازی نکنید
و بگذارید مردم به چیزهای دیگر هم بخندند.»
تمام اين مسايل درحالي است كه "حبيب الله كاسه ساز" تهیه کننده اسمی فیلم
در اظهار نظري عجيب در خصوص فيلم گفته است :" برخي از فيلمها هم خير و
بركت دنيايي دارد و هم آخرتي كه «اخراجيها١» و «اخراجيها٢» از اين دسته
فيلمها هستند، به دليل اينكه موضوع آن به هرحال دفاع مقدس است، موضوع
حماسه، ايثار و شهادت است و مطمئنا خداوند چنين كارهايي را بدون پاسخ
نميگذارند. برخي را دلخوش به همين مسايل مالي و برخي را هم دلخوش به
مسايل معنوي ميكند."