Thursday, 2024-11-28, 6:51 PM

خوش آمديد

Main | Registration | Login
Welcome مهمان
RSS
آرشیو موضوعی
سياسي [84]
اجتماعي [11]
اقتصادي [12]
فرهنگي [14]
دانشگاه [5]
ورزشي [25]
IT [7]
مذهبي [5]
متفرقه [3]
طنز [4]
نظرسنجی
نظرتون درباره اينجا؟
Total of answers: 35
آمار
آرشیو مطالب
Login form
موزیک آنلاین
جستجو
تقویم
«  February 2009  »
SuMoTuWeThFrSa
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
دوستان
  • Create your own site
  • Main » 2009 » February » 23 » دروغ مقدس غرب1
    4:44 PM
    دروغ مقدس غرب1
    Imageایمان امینی فر* هر فردى كه با رويه‏ى قضايى آشنا باشد ، مى‏داند در دادگاه شواهد و مدارك ملموس در مقايسه با اعترافات شاهدان عينى از اهميّت بيشترى برخوردار است زيرا يك شاهد عينى ممكن است دروغ بگويد و يا دچار  اشتباه شود .
    به همين دليل در هر محاكمه‏ى عادى و مربوط به قتل‏هاى غير سياسى ، تشريح جسد به علاوه‏ى گزارش كارشناسى در مورد سلاح قتاله مورد توجه قرار مى‏گيرد و چنانچه اظهارات شاهدان با نتيجه‏ى آزمايش‏هاى كالبد شناسي در تضاد باشد ، نتيجه‏ى آزمايش‏ها مدّ نظر قرار خواهد گرفت . اكنون اين مسأله در مورد كشتار هزاران و بلكه ميليون‏ها انسان نيز از اهميّت بسيارى برخوردار است امّا پس از جنگ جهانى دوم ملامت كنندگان آلمان هرگز حاضر نشدند اتاقك‏هاى گاز را دقيقا مورد بررسى قرار دهند . آنها براى اثبات واقعيّت يا عدم واقعيّت قتل عام چهار ميليون يهودى در كوره‏هاى آدم سوزى آشوتيس هيچ تلاشى نكردند . رقم مذكور كه بعدها به تدريج توسّط مورّخان هولوكاست كاهش يافت ، توسّط مقامات شوروى در دادگاه نورنبرگ مطرح شد.(1)

    اوّلين محقق تجديد نظر طلب كه جوانب فنّى مسأله‏ى هولوكاست را به طورى جدى مورد بررسى قرار داد ،» رابرت فاريسون « بود . وى شيوه‏ى اعدام با اسيد هيدرو سيانيك در برخى ايالت‏هاى امريكا را بررسى نمود ( اسيد هيدرو سيانيك در حشره كش » زيكلون بى « نيز يك عنصر فعالى مى‏باشد .) اعدام با گاز مسأله‏ى پيچيده‏اى است و به اقدامات احتياطى شديدى احتياج دارد . به طور مثال اتاقك گاز بايد كاملا مهر و موم شود زيرا در غير اين صورت كاركنان زندان نيز در معرض خطرات جدى قرار مى‏گيرند . به همين دليل تمام ايالات آمريكا اين شيوه‏ى اعدام را كنار گذاشته‏اند و به جاى آن از تزريق سم استفاده مى‏كنند .

    « فاريسون » كه از «آشويتس » ديدن كرده و طرح‏هاى كوره‏هاى آدم سوزى را مورد بررسى قرار داده بود ،از اين نكته ابراز تعجب مى‏كند كه چگونه بيش از 2000 نفر به طور همزمان در اين اتاقك‏ها - كه فاقد مهر و موم بوده و هيچ امكاناتى براى وارد كردن گاز به آنها وجود نداشته است - كشته شده‏اند . وى به اين نتيجه رسيد كه هر گونه كشتار با گاز » زيكلون بى « در اين اتاقك‏ها علاوه بر كشته شدن قربانيان ، محيط اطراف را نيز آلوده مى‏كرد . بنابراين ، اظهارات شاهد عينى كه مدعى شده‏اند اجساد مردگان بلافاصله بعد از كشته شدن از اتاقك‏ها منتقل مى‏شدند ، غير منطقى است زيرا به دليل آلودگى شديد ، اين كار غير ممكن بوده است . (2)

    گزارش « لوشتر»

    در سال 1985 « ارنست زوندل » ، تجديد نظر طلب آلمانى الاصل ، در شهر تورنتو كانادا محاكمه شد و بر اساس قانون منسوخ و كهنه‏ى « نشر اكاذيب » به جرم فروش رساله‏ى « ريچارد هاروود » با عنوان « آيا واقعا شش ميليون نفر كشته شدند ؟» به 15 ماه زندان محكوم گرديد .(3) طى اين دادگاه ، زوندل و فاريسون به » فرد لوشتر(4) « كارشناس شيوه‏هاى اعدام كه خود وى اتاقك‏هاى گاز را ساخته بود مأموريت دادند گزارشى درباره‏ى اتاقك‏هاى گاز در آشويتس ، بركى نائو ، و مجدانك تهيه كند. وى به لهستان رفت و گزارشى در اين باره تهيه نمود كه كاملا متحول كننده و سر آغاز روند پيروزى علمى تجديد نظر طلبان بود.(5) نتايج گزارش روى درباره‏ى آشويتس به شرح زير مى‏باشد : 

    * « اتاقك‏هاى گاز» دقيقاً همان چيزى است كه در اسناد زمان جنگ آمده و به عبارت ديگر صرفاً سردخانه بوده‏اند . اين اتاقك‏ها با توجه به ويژگى‏هاى فنى ، نمى‏توانسته‏اند به عنوان محلّى براى كشتار با گاز مورد استفاده قرار گيرند.

    * كوره‏هاى آدم سوزى تنها ظرفيت سوزاندن بخش كوچكى از قربانيان فرضى را داشته‏اند .

    * بررسى نمونه‏هاى به دست آمده از ديواره‏هاى « اتاقك‏هاى گاز » وجود سيانور را تأييد نكرد . در نمونه‏ى به دست آمده از اتاقك شپش كشى اردوگاه » بركى نائو« ( كه هيچ كس مدعى كشتار با گاز در آن نشده است ) مقادير قابل توجهى سيانور مشاهده شد.

    گزارش » لوشتر « با وجود آن كه حاوى مطالب ضعيفى نيز بود اما به ويژه در بخش تحليل شيميايى ، بسيار كامل و تعيين كننده بود و هرگز رد نشد .(6)

    گزارش « رادولف»

    در سال 1993« گرمارادولف »(7) ، شيميدان آلمانى ، در تحقيقى بسيار كامل‏تر ، نتايج به دست آمده در گزارش« لوشتر » را تكميل نمود . اين گزارش احتمالا مهمترين اثرى است كه تاكنون توسط تجديد نظر طلبان نوشته شده است(8) و تمام تلاش‏ها براى رد آن با شكست مواجه گرديد . 

    رادولف ثابت نمود اصلى‏ترين اتاقك گاز رايش سوم كه در دومين كوره‏ى آدم سوزى اردوگاه » آشويتس - بركى نائو« قرار داشته و ( طبق اظهارات شاهدان عينى ) چند صد هزار يهودى در آنجا با گاز كشته شده‏اند ، هرگز در معرض گاز « زيكلون بى» نبوده است . (9)

    ظرفيت كوره‏هاى آدم سوزى «آشويتس »

    « كارلو ماتوگنو» در مباحث فنّى مربوط به هولوكاست پيشرفت چشمگيرى حاصل نمود . وى با همكارى مهندس «فرانكو دينا » تحقيق مهمى درباره‏ى كوره‏هاى آدم سوزى آشويتس نوشته است كه نتيجه‏ى سال‏ها تحقيق مى‏باشد .(10) « ماتوگنو«» و « دينا» موارد زير را مورد بررسى قرار دادند : 

    * حداكثر ظرفيت كوره‏هاى آدم سوزى «آشويتس » : اوّلين كوره در سال 1941 در اردوگاه اصلى فعّال شد . از آنجا كه ظرفيت آن براى سوزاندن تعداد زياد اجساد كافى نبود ، چهار كوره‏ى آدم سوزى بزرگ در سال 1942 طراحى شد . آنها از مارس 1943 در « بركى نائو» در غرب اردوگاه اصلى «آشويتس » فعال شدند . اين پنج كوره‏ى آدم سوزى به دليل مشكلات فنى ، هرگز به طور همزمان فعال نبودند و تعميرات مداوم آنها ظرفيت را به شدت كاهش داده بود . 

    * ميزان زغال سنگ تحويلى به كوره‏هاى آدم سوزى : ميزان زغال سنگ تحويلى در اسناد به طور كامل درج شده است. همچنين ميزان زغال سنگ مورد نياز براى سوزاندن يك جسد مشخّص است . بر اين اساس مى‏توان حداكثر ظرفيّت آدم سوزى هر كوره را محاسبه نمود . 

    * تعويض آجرهاى نسوز كوره‏ها : آجر نسوز كوره‏ها هرگز تعويض نشده حال آن كه اين امر پس از 2000 تا 3000 مورد آدم سوزى لازم بوده است . 

    « ماتوگنو» و «دينا» با توجه به تمام اين موارد نتيجه‏گيرى كرده‏اند كه كوره‏هاى آدم سوزى احتمالا بيش از 000/162 جسد را نسوزانده‏اند كه اين رقم با برآورد ماتوگنو مبنى بر 000/150 قربانى آشويتس تقريباً مساوى است . 

    در مورد آدم سوزى‏هايى كه احتمالاً در فضاى باز صورت گرفته است ، بايد به عكس‏هاى مربوط به آن زمان مراجعه نمود . از دسامبر 1942 هواپيماهاى شناسايى متفقين مكرراً از «آشويتس » عكسبردارى كرده‏اند . چند مورد از اين عكس‏ها بين مه و ژوئيه 1944 گرفته شده كه مهمترين آن در 31 مه بوده است . در اين عكس‏ها بر خلاف مباحث مطرح شده توسط مورّخين رسمى به هيچ وجه صفوف زندانيان در مقابل كوره‏هاى آدم سوزى ، شعله‏هاى آتش ، گودال‏هاى مخصوص آدم سوزى و دود در آسمان مشاهده نمى‏شود . (11) بنابراين آدم سوزى در مقياس وسيع و در فضاى باز طى اين دوره وجود نداشته و كوره‏هاى آدم سوزى نيز تنها قادر به سوزاندن بخشى از قربانيان فرضى بوده‏اند . در نتيجه نابودى يهوديان مجارستان در اردوگاه «آشويتس » و « بركى نائو» از نظر فنى غير ممكن بوده است .(12)

    اتاقك‏هاى گاز ديزل

    در اردوگاه‏هاى « بلزك» ، «تربينكا» و «سوبيبور» هرگز ادّعا نشده كه كوره‏هاى آدم سوزى وجود داشته و يا از گاز «زيكلون بى» براى آدم كشى استفاده شده است . در مراحل اوليه‏ى مطرح شدن داستان هولوكاست ، هر روشى كه براى اعدام افراد قابل تصوّر بود ، مطرح گرديد اما همه‏ى اين ادّعاها باطل شد و تنها يك مورد باقى ماند و آن هم كشتار با دود گازوئيل تانك‏هاى فرسوده‏ى روسى بود . كه آنهم « فردريچ برگ » (13) ، يك مهندس آمريكايى آلمانى الاصل، ماجراى دود گازوئيل را از نظر فنّى و سم شناسى مورد تحليل قرار داد وثابت كرد كه در حالى كه كشتن افراد با دود گازوئيل غير ممكن نيست اما روشى كاملاً پر زحمت و ناكار آمد است زيرا دود گازوئيل به دليل داشتن اكسيژن بالا و منو اكسيد كربن پايين ، سلاح كشنده‏ى نامناسبى است . يك موتور بنزين سوز به راحتى مى‏تواند حدود 7% منو اكسيد كربن توليد كند، حال آن كه موتور گازوئيل سوز 1% را نيز نمى‏تواند توليد نمايد. بنابراين دود گازوئيل تنها باعث مى‏شده زندانيانى كه در اتاقك قرار گرفته بودند ، مدت بيشترى با مرگ دست و پنجه نرم كنند زيرا اين گاز حاوى 16% اكسيژن مى‏باشد در حالى كه آلمان‏ها مى‏توانستند زندانيان را در اتاقك‏ها حبس كنند آنان پس از مدتى با تمام شدن اكسيژن ، خيلى سريعتر از روش دود گازوئيل خفه مى‏شدند . 

    خالق ماجراى استفاده از دود گازوئيل براى كشتار زندانيان ، « كرت گرشتاين »(14) است كه مدعى شده 20 تا 25 ميليون نفر به اين شيوه قربانى شده‏اند (15). دانش محور اين گونه افراد ، در آنها اين تصوّر را به وجود آورده بود كه دود گازوئيل به دليل آن كه شديداً بد بو است ، سلاح قتاله‏ى خطرناكى نيز مى‏باشد .(16)

    از بين بردن اجساد در اردوگاه‏هاى مختصّ كشتار زندانيان

    يك مهندس آلمانى به نام « آرنولف نيوماير » روش از بين بردن اجساد را مفصلاً مورد بررسى قرار داد(17). « نيوماير » رقم 875000 قربانى در «تربلينكا» را مورد اشاره قرار مى‏دهد و مى‏گويد براى سوزاندن هر جسد در فضاى باز 200 كيلو چوب مورد نياز است و بنابراين براى 875000 جسد ، 175000 تن چوب لازم مى‏باشد كه اين مقدار چوب با قطع درختان يك جنگل به طول 4/6 كيلومتر و عرض 1 كيلومتر به دست مى‏آيد و به هيچ وجه در اسناد مربوط به حمل و نقل چنين مطلبى ذكر نشده و در حوالى اين اردوگاه نيز هيچ بخشى از جنگل پاكسازى نشده است . اين در حالى است كه دولت شوروى و مقامات لهستانى ، پس از جنگ نتوانستند هيچ اثرى از خاكستر و استخوان‏هاى به جا مانده از اجساد بيايند و با اين حال همچنان به فرضيه‏ى خود پايبند هستند . (18) و(19)

    تحقيق با استفاده از رادار زمينى

    در اكتبر 1999 يك مهندس استراليايى به نام « ريچارد كريگ »(20) با يك رادار زمينى به « تربلينكا » رفت . اين رادار وجود گورها را تشخيث مى‏داد و هم اكنون نيز در باستان شناسى و زمين شناسى كاربرد دارد . « يورگن گراف » و «كريگ » در آگوست 2000 به لهستان رفتند . « كريگ » به تحقيقات خود در « تربلينكا » ادامه داد و تحقيقاتى نيز در «بلزك » به عمل آورد . در آثار مربوط به هولوكاست محلّ دقيق گورهاى عظيم دسته جمعى دقيقا مشخص شده است (همان گونه كه مى‏دانيد ادعا شده است آلمان‏ها قربانيان را دفن مى‏كردند ، سپس آنها را خارج مى‏نمودند و مى‏سوزاندند !) «كريگ » اين گونه نتيجه گيرى كرد كه گورهاى عظيم دسته جمعى هرگز وجود نداشته و در نتيجه كلّ ماجراى « تربلينكا» و «بلزك » بى‏اساس است . نتيجه‏ى تحقيقات «ريچارد كريگ » در سال 2001 منتشر شد .(21)

    * در مه 1942 « ناهوم گلدمن »(22) اظهار نمود از مجموع هشت ميليون يهودى كه در حوزه‏ى تحت نفوذ آلمان زندگى مى‏كنند ، در پايان جنگ تنها دو يا سه ميليون نفر زنده باقى خواهند ماند . 

    حال اين سؤال پيش مى‏آيد كه چگونه قبل از هولوكاست ، تعداد قربانيان به دقّت پيش بينى شده بود . اين شگفتى هنگامى تشديد مى‏شود كه مقاله‏ى « يهوديان آمريكايى » (23) را در يك روزنامه‏ى يهودى آمريكايى مطالعه كنيم . در اين مقاله كه در 31 اكتبر 1919 نوشته شده بود ، از اين كه شش ميليون مرد ، زن و كودك يهودى در ناحيه‏ى نامعلومى از اروپاى شرقى در حال نابود شدن هستند ، ابراز تأسف شده بود . عدد شش در يهوديّت مقدّس است و تعداد قربانيان هولوكاست احتمالا از« تلمود » اقتباس شده است .

    مورخان رسمى هولوكاست براى رسيدن به رقم دلخواه شش ميليون يهودى به هر نوع تقلّب و تحريفى متوسّل شدند . براى مثال آنان در برخى موارد تعداد يهوديان را تا دو برابر بيشتر تخمين زدند و قربانيان پاكسازى يهوديان در شوروى و اخراج آنها را نيز به حساب آلمان گذاشتند . همچنين تعداد يهوديان لهستان در سال 1939 تا 700000 نفر بيشتر برآورد شد ، بعلاوه يهوديانى را كه مهاجرت كرده بودند نيز به حساب قربانيان يهود كشى گذاشتند ! اين در حالى است كه «والتر سانينگ » ( تجديد نظر طلب آلمانى - آمريكايى ) به طور مستند ثابت مى‏كند كه بعد از جنگ حدوداً 1/5 ميليون يهودى اروپايى به فلسطين ، آمريكا و ساير كشورهاى غير اروپايى مهاجرت كردند . (24)

    « سانينگ » اين گونه نتيجه گيرى مى‏كند كه حدود 000/300/1 يهودى در جنگ جهانى دوّم كشته شدند و از اين تعداد نيمى از آنها در نتيجه‏ى سياست سركوبگرانه‏ى آلمان به هلاكت رسيدند و ما بقى در جنگ و يا توسّط نيروهاى شوروى جان باختند . پروفسور « كارل نوردلينگ » يافته‏هاى « سانينگ » را مورد تأييد قرار داد . وى با مطالعه در مورد يك جامعه آمارى از يهوديانى كه در حوزه‏ى تحت نفوذ آلمان زندگى مى‏كردند ، به نكات زير دست يافت : 

    * 44% يهوديان ( قبل از پايان سال 1941) از اين منطقه مهاجرت يا فرار كردند .

    * 13% كشته شدند .

    * 35% نه اخراج و نه زندانى شدند .

    * 8% اخراج و يا زندانى شدند اما زنده ماندند . (25)

    اگر فرض كنيم 5/4 ميليون يهودى در كشورهاى تحت كنترل آلمان زندگى مى‏كردند و ميزان مرگ و مير نيز 13% باشد ، نتيجه اين مى‏شود كه تنها 000/600 يهودى در نتيجه‏ى سياست آلمان جان خود را از دست دادند .(26)
    سایت:mostaghel.ir




    Category: سياسي | Views: 720 | Added by: tannaz | Rating: 0.0/0
    Total comments: 0
    Name *:
    Email *:
    Code *:
    Copyright MyCorp © 2024