سلام . . . هنوز هستی ؟! علائم حیاتی بسیار ضعیفی در قلم باشی دیدم خوش حال شدم !! . . . چرا این جا انقد خاک می خوره؟! راستی لینک بلاگمو عوض کردما تو قلم باشی درست شده اما این جا هنوز نه ، گفتم وقتی اومدی بگم . . .

جرم ؟! تو این دنیا همه بی گناهن : دی
.
.
این " خاموشی " چند تا حرف و معنا رو با خودش داشت ، که " گمراهی " هم جزو یکی از همون معنا ها بوده ، گزینه 2 منتظر معجزه شدن بود ا ا ، تلاش کردن بهتر نیست برای روشن کردن چراغی ؟! معجزه شاید هیچ وقت اتفاق نیفته!!!!

همش تقصیر امتحان های پایان ترمه :دی ( البته همش که نه ، کمی اش هم به نوع درس خوندن و شب امتحانی بودن بر میگرده !!!) انشاالله دیگه دیر به دیر اتفاق نخواهد افتاد ، راستی اینجا برعکس وب من چه زود به زود آپ می شده . . . .

ممنون ، انشا الله !! ( به ترتیبه جوابا دیگه
.
.
یک سوال : اینجا دقیقا چه نامی داره؟!

راستی چون من به قانون کپی رایت در مورد اشعارو نوشته ها به شدت معتقدم گفتم بگم که کامنت دومی (شعره )افی البداه هایی است از خودم وکلا من نوشته ایی غیر از نوشته های خودم جایی کامنت بذارم یا بنویسم حتما نام نویسنده اش رو ذکر می کنم
.
همین
(خوب شد دوستان گفتند !!!)

امید است که نشود(نشانه نزدن رو می گم)
.
.
بی "خود" ، فکر کنم با وجود این گیومه باز هم ایهام خودشو ایجاد کرد ولی برداشت شما هم درست بود از اون جمله ولی منظور اصلی من این بود که آدم هایی که بی "خودشونن" و هنوز نمی دونن کی ان و برای شناختن خودشون اندر خم یه کوچه موندن و هیچ تلاشی هم براش نمی کنن تو دنیا بیخودی جا گرفتن !!!(نباید از این بگذریم که وجود اینجور آدم ها هم گاهی اوقات لازمه که غیر بود دنیا خلوت تر از این می شد یقینا!!)
.
.
چشم ها را باید بیاموزیم به درست و به موقع دیدن تا هر جزء ایی دیگر "جزء" نماند

از بس به بلاگ های تک بعدی رفتیم به بلاگ های چند بعدی (!) عادت نداریم !!!اینجا بلاگه ؟ سایته ؟ چیه ؟جفتشه ؟!: دی ،

آدمی یک منتظر همیشگی ست
یک آشفتگی هراسان
که در هیاهوی زمان
به دنبال گمشده ای می گردد
چشم گشود
بی "او" و گریست
اما بعد
کمی آرام گرفت
خداوند در گوشش چیزی زمزمه کرد
و او "کمی" آرام گرفت
.
.
.
یادم می ماند که انتظار سکون نیست
انتظار حرکتی ست بی ایستادن
بی وقفه
که گاه زمان را در خود حل می کند.

اينجا مي خواد همین طور نیمچه خبرگزاری باشه یا به جرگه وبلاگ نویسان بیکار می پیوندد؟؟